عوامل تسریعکننده در فرسودگی صنایع
یکی از چالشهای مهمی که بنگاههای صنعتی کشور را با مخاطره جدی روبهرو کرده، عوامل تسریعکنندهای است که باعث کهولت و فرسودگی بنگاههای صنعتی شده است. بر این اساس کوتاه شدن چرخه عمر محصولات به یک پدیده عادی و روزمره تبدیل شده است. اگر یک شرکت یا سازمان در چنین محیطی نتواند خود را با تکنولوژی روز تطبیق دهد توان رقابت را از دست میدهد، وابستگی به مسیر و عدم تلاش برای تغییر و نرفتن به سوی روشها و مدلهای جدید کسب و کارهای پویا، عدم انتخاب شرکای استراتژیک دارای اهلیت مناسب، محدود کردن بنگاهها به روش تامین منابع مالی محدود، خروج داراییهای فکری و سرمایههای انسانی، شرکتها را به سوی آنتروپی و فرسودگی هدایت میکند. اما برای برونرفت از این کهولت، مدیران اجرایی شرکتها و سازمانها میتوانند به ایجاد، گسترش یا اصلاح منابع سازمان یا شرکت کمک کنند. همچنین روشهای مدرن مدیریت منابع انسانی از جمله کاهش سطوح ساختار سازمانی، بهکارگیری قابلیتهای عملیاتی جدید برای روبهرویی با محیط آشفته، شناسایی روندهای بازار و فناوریهای جدید باعث میشود تا سازمانها از فرسودگی و کهولت به سوی بالندگی حرکت کنند. البته نوسازی صنعتی محورهای بسیاری را در میگیرد. توسعه نظامهای تولید، فناوری، بازار، سرمایهگذاری و ارتقای منابع انسانی، در صدر فهرست محورهای نوسازی صنعتی قرار دارند. درواقع به یک معنا نوسازی صنعتی یک فرآیند جمعی است که همه ابعاد سختافزاری، نرمافزاری یا نیروی انسانی، دانش فنی، فناوری طراحی، تولید محصول، توسعه بازار، توسعه مدیریت، تسهیل امور قانونی و افزایش کمی و کیفی تولیدات واحدهای صنعتی موجود در یک حوزه صنعتی را شامل میشود.
تاثیر نوسازی صنایع در افزایش کیفیت
نوسازی تجهیزات و دستگاههای تولیدی واحدهای صنعتی، در کیفیت محصولات تولیدی تاثیرگذار است. نهادینه شدن این موضوع باعث میشود تا نه تنها بازارهای موجود حفظ شود، بلکه همواره با افزایش کیفیت، رقابتپذیری و حضور در بازار جهانی از اولویت خاصی برخوردار شود. موضوع نوسازی صنایع و افزایش کیفیت محصولات تولید زمانی در افکار عمومی مطرح شد که مساله الحاق ایران به سازمان توسعه تجارت جهانی و باز شدن مرزها روی تولیدات رقابتی سایر کشورها پیش آمد. از این رو بیشتر ذهن صاحبان صنایع و مدیران از فرآیند نوسازی صنایع متوجه دریافت تسهیلات و اعتبارات شده و کمتر بنیانها و نهادهای نوسازی مورد نظر قرار گرفته است. در واقع نوسازی صنایع فقط به تجهیز و به روز کردن خط تولید خلاصه نمیشود، بلکه باید در فرآیند نوسازی به مدیریت مالی و سایر عوامل تولید از جمله نیروی انسانی توجهی ویژه شود. فرسودگی و استهلاک نیروی انسانی نیز چندان از نرخ استهلاک کم ندارد. مساله هزینهسازی تورم نیروی انسانی غیر کارآمد، واحدهای تولیدی و صنعتی را با این واقعیت روبهرو کرد که باید در ترکیب نیروی انسانی تغییراتی ایجاد کنند. به نظر میرسد در شرایط اجرای طرح نوسازی صنایع، عملی شدن طرح جذب نیروی انسانی کارآمد در واحدهای صنعتی، این امکان را با خود به همراه دارد که توان واحدها برای انتخاب نیروی انسانی و نوسازی ساختاری واحدها را افزایش دهد. از همین منظر، به دلیل آنکه اکثر واحدهای تولیدی و صنعتی با فقر مدیریتی روبهرو هستند، نیازمند جذب نیروی انسانی متخصص و کارآمد هستند.